فرشاد مقیمی که به علت عدم تخصص و تجربه، در دوران مدیریتش در ایران خودرو، علاوه بر انباشت قابل توجه خودروهای ناقص در پارکینگ و مشکلات قابل توجه برای قطعهسازان، شاهد زیان انباشته تاریخی ۲۶ هزار میلیارد تومانی در این شرکت بودیم، در دوران مدیریتش در سازمان ایدرو به عنوان متولی صنعت خودرو کشور نیز با عملکرد ضعیف و شبههدار، مدیریت ایران خودرو به شرکت کروز واگذار شد و در نهایت کار به جایی رسید که امروز این شرکت با قلدری تمام روبروی حاکمیت و مردم ایستاده است.
*** فرشاد مقیمی با مدیریتی از جنس آسیب و زیان انباشته
به گزارش صنایع، فرشاد مقیمی چند سال پیش در یک جهش قابل توجه به مدیریت سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی رسید و در دوران مدیریت وی، استانهای مختلف، زیانهای قابل توجهی را تجربه کردند.
سپس با عملکرد بسیار ضعیف در مدیریت ایران خودرو، مشکلات زیادی را با تولید خودروهای ناقص برای قطعهسازان ایجاد کرد و زیان تاریخی ۲۶ همتی را به سهامداران این شرکت تحمیل کرد و در دوران مدیریتش در ایدرو با ضعف مدیریت و عملکرد نیز، مدیریت ایران خودرو با حاشیههای فراوان به شرکت کروز واگذار شد و کار به جایی رسید که امروز این شرکت با رویکردی قلدرمابانه روبروی مردم و حاکمیت قرار گرفته و مدعی است که هرگونه دلش بخواهد قیمتگذاری، عرضه و فعالیت میکند و صنعت خودرو را هرچه بیشتر در یک شرایط رکود تورمی و چشمانداز نامعلوم قرار داده است.
اما فارغ از سمتها و پیامدهای منفی مختلف عملکرد مقیمی، آسیبهایی که در دوران مدیریت وی به صنعت خودرو و مردم وارد شده است، بسیار قابل توجه است.
فرشاد مقیمی، شهریور سال ۱۳۹۸ بود که با انتقادها و حاشیههای مختلف به مدیرعاملی ایران خودرو رسید، اما در بهمن ۱۴۰۰ از این سمت برکنار شد. شرکت ایران خودرو در بیش از دو سال مدیریت وی، مشکلات و زیانهای قابل توجهی را تجربه کرد که اگر با ارزش امروز مقایسه شود، عدد بسیار قابل توجهی میشود و اگر در هر کشوری رخ داده بود، شخص مربوطه تا ابد از هرگونه مسئولیت دولتی، محروم میشد.
دوره مدیریت وی در ایران خودرو همراه بود با مشکلات مختلفی که از مردم تا قطعهسازان، کارشناسان و حتی رهبر معظم انقلاب نسبت به آن انتقاد داشتند.
افزایش تولید خودروهای ناقص، کیفیت نامطلوب خودروها، عرضه نامناسب، عدم تسویه مطالبات قطعهسازان و بلوکه کردن سرمایه آنها با تولید خودروهای ناقص و حاشیههای مختلف، شرایط بحرانی را برای ایران خودرو رقم زد.
در نهایت، کار به جایی رسید که بهمن ۱۴۰۰، رهبر معظم انقلاب در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، تأکید کردند: “در برخی از محصولات داخلی متأسفانه شاهد این هستیم که به کیفیت توجه نمیشود، این خیلی بد است، اینهمه حمایت در طول این سالها از صنعت خودرو در کشور شده خب کیفیت خودرو خوب نیست، مردم ناراضیاند درست هم میگویند، حق با مردم است، یعنی به اعتراض مردم به جا است، این صنعت نتوانسته رضایت مشتری را جلب کند”.
انتقاد رهبر معظم انقلاب از پایین بودن کیفیت خودروهای داخلی در حالی بود که در دوران مدیریت مقیمی در ایران خودرو، به عنوان مثال اگر روزی ۲۸۰۰ خودرو تولید میشد، ۲۰۰ عدد آن راهی پارکینگها میشد.
حتی در مقطعی بیش از ۱۲۰ هزار خودرو که به شکل ناقص تولید شده بود راهی پارکینگهای این شرکت شد و تا ۱۰ ماه ماند و به دست مردم نرسید. این اقدام، همان زمان با انتقادات مختلفی از سوی مردم و کارشناسان روبرو شد که معتقد بودند اینگونه اقدامات تنشآمیز در صنعت خودرو با هدف افزایش بیشتر قیمتها و فشار بر مردم انجام میشود.
اقدام و تکنیکی که دقیقا همین الان نیز توسط مدیریت این شرکت در حال پیگیری است. این اقدام مقیمی در همان زمان، مثل شرایط امروز، با اعتراض گسترده مردم روبرو شد و مدیرعامل ایران خودروی آن زمان و مدیر عامل سازمان ایدروی امروز، نه آن زمان پاسخگوی اعتراض هزاران نفر از مردم این کشور بود نه امروز که متولی صنعت خودرو است و خود را کنار کشیده و پاسخگو نیست.
نکته قابل توجه اینجاست که خطیبی مدیرعامل بعدی ایران خودرو بعد از مقیمی، ظرف ۵ ماه بعد از مدیریتش در این شرکت، همه خودروهای ناقص را تکمیل و از پارگینگهای این شرکت به دست مردم رساند، موضوعی که به خوبی سوءمدیریت در ایران خودرو در زمان مقیمی را اثبات کرد.
زیان انباشته ایران خودرو نیز که هر ساله به دلایل مختلف افزایش پیدا میکرد، در دوران مدیریت مقیمی نیز با سرعت بیشتر ادامه پیدا کرد و در این خصوص نیز نتوانست، فعالیت قابل توجهای داشته باشد و در نهایت همانطور که اشاره شد، زیان تاریخی ۲۶ همتی را به سهامداران این شرکت تحمیل کرد.
در آن زمان، شرایط به گونهای بود که شرکتهای قطعهساز به شدت از عدم تسویه مالی ایران خودرو و بحران تامین مالی انتقاد داشتند، روندی که در نهایت دودش به چشم مردم رفت و مجبور به استفاده از خودروهای بیکیفیت شدند.
*** ادامه روند نامدیریتی مقیمی در ایدرو
فرشاد مقیمی با عملکردی فاجعهبار در ایران خودرو به جای اینکه از کلیه سمتهای اداری محروم شود، ارتقاء پیدا کرد و رئیس سازمان توسعهای ایدروی وزارت صمت شد و تاثیرات مدیریت وی بر صنعت خودرو ادامه پیدا کرد.
مقیمی به عنوان مدیر عامل ایدرو، در آذر ۱۴۰۳ برای توجیح افزایش قیمت خودروهای داخلی، مدعی شد، این افزایش قیمت خودروهای داخلی باعث افزایش تولید روزانه ایرانخودرو و سایپا از ۲٬۳۸۷ دستگاه به ۴٬۰۷۱ دستگاه شده است، یعنی رشد ۷۰ درصدی تیراژ پس از افزایش قیمت خودرو که بعدها و با انتشار آمار واقعی تولید، مشخص شد، ادعای رشد تولید خودرو از سوی مقیمی، صرفا یک ادعای بدون پشتوانه بوده و راهکاری بوده برای اخذ پول بیشتر از مردم برای خودروهایی با همان کیفیت سابق.
*** واگذاری مدیریت ایران خودرو به کروز
اما مهمترین رخداد در دوران مدیریت مقیمی در سازمان ایدرو تاکنون، واگذاری مدیریت بزرگترین شرکت خودروسازی کشور یعنی ایران خودرو به شرکت کروز بود. واگذاری مدیریت ایران خودرو به شرکتی انجام شد که مقیمی در زمان مدیریتش بر ایران خودرو در گفتگو با رسانهها و در حمایت از این شرکت، گفته بود،”کروز توانایی بالایی در تولید محصولات متفاوت در تیراژ بالا دارد و بزرگترین تامین کننده مجموعه ایران خودرو است. در این راستا با همت قطعه سازانی همچون کروز می توانیم در آینده خودروی داخلی باسطح پیشرفته تولید کنیم”. حالا این، آیندهای است که مقیمی از سالها قبل نوید آن را داده بود و حالا در دوران مدیریتش بر ایدرو، محقق شده است البته بالعکس.
به نظر اکثر کارشناسان صنعت خودرو، اگر فرشاد مقیمی در معرفی عضو پنجم هیئت مدیره ایران خودرو تعلل نکرده بود و قبل از برگزاری مجمع این شرکت، فرد مورد نظر را معرفی کرده بود، امروز که این گزارش نوشته میشود، نه آن مجمع پرحاشیه برگزار شده بود و نه مدیریت ایران خودرو به کروز رسیده بود که امروز بخواهد برای حاکمیت و مردم، قلدری و تعیین تکلیف کند.
مقیمی که با شرایط ایران خودرو و موقعیت این شرکت کاملا آشنا بود، میدانست که این خودروسازی باید با مدیریت بایسته و شایسته در مسیر توسعه و پیشرفت واقعی قرار گیرد تا خواست و منافع مردم تامین شود اما متاسفانه همانطور که تحولات این روزهای صنعت خودرو بر همه آشکار است، مدیریت وی و شرایط امروز صنعت خودرو به جایی رسیده که حالا مدیریت بخش خصوصی این شرکت، روبروی قانون، حاکمیت و مردم ایستاده و دوباره مثل همان دوران مدیریت مقیمی در ایران خودرو، خودروهای زیادی در پارکینگ این شرکت به بهانههای مختلف دپو شده و مدیریت این شرکت به شکل مستقیم و غیرمستقیم میگوید، هر کاری که بخواهد میکند و تا وزارت صمت افزایش قیمت خودروها را اعلام نکند، خودرو نمیفروشد و حتی قائم مقام این شرکت در برنامه زنده تلویزیونی مدعی شد اگر وزارت صمت هم افزایش قیمت را اعلام نکند ما خودمان با قیمتهای جدید، خودروها را عرضه میکنیم.
وقتی روند و جریان فوق را در دوران مدیریت فرشاد مقیمی در سمتهای مختلف مرتبط با صنعت خودرو کنار هم بگذارید، همه مسائل کاملا روشن است و نیازی به توضیح ندارد و مخاطبان اگر دقت کنند متوجه میشوند که شرایط امروز دقیقا همان شرایط دوران مدیریت مقیمی در ایران خودرو است و مثل این میماند که یک برنامه از پیش تعیین شده و زمانبندیشده، اجرایی و عملیاتی شده است و مردم خودشان براحتی میتوانند تاثیرات حضور و مدیریت وی بر صنعت خودرو را ارزیابی و قضاوت کنند.
*** ضرورت پاسخگویی
به گزارش صنایع، همه این روند و جریان را مرور نکردیم که بگوییم از زمانی که فرشاد مقیمی وارد وزارت صمت و صنعت خودرو و شرکت ایران خودرو شده تا به امروز که مدیریت این شرکت به بخش خصوصی واگذار شده و مدیریت این شرکت با اموال مردم روبروی خود مردم ایستاده، توسط وی مدیریت و اجرا شده است، بلکه هدف این است که از یک طرف، مشخص شود، مدیریت یک فرد بدون تجربه و تخصص، چگونه میتواند آسیبهای قابل توجه به صنعت و تولید کشور وارد کند و از طرف دیگر، نشان دهیم در شرایطی که نظارتها ضعیف باشد و مسئولان، الزامی به پاسخگویی نداشته باشند، یک فرد با مدیریت زیانبار برای صنعت و تولید کشور، همچنان میتواند روند صعودی طی کند و بدون پاسخ درباره عملکردش به سمتهای بالاتر ارتقاء پیدا کند.
آیا فرشاد مقیمی نباید به دلیل شرایط امروز صنعت خودرو بعد از چند دهه مدیرت زیانبارش پاسخگو باشد؟ یا اینکه با این عملکرد باید منتظر حضور وی به عنوان وزیر صمت باشیم؟
آیا عملکرد امرووز وی در ایدرو رصد میشود که تلاش دارد از فعالیتها و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی، برای خود گزارش عملکرد مثبت ارائه دهد؟ آیا عملکرد وی در سازمانها و شرکتهای زیرمجموعه سازمان ایدرو که به زودی درباره آنها، بیشتر خواهیم نوشت، رصد و نظارت میشود؟
مگر طبق تکالیف برنامه هفتم، نباید اصلاح ساختار صنعت خودروی کشور با هدف افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها، صورت گیرد؟. آیا مدیریت و عملکرد مقیمی در ایدرو به عنوان متولی صنعت خودرو، افزایش بهرهوری و کاهش هزینه را برای مردم به همراه داشته یا بالعکس؟ آیا اصلا میتوان با توجه به سوابق مدیریتی وی و شرایط امروز صنعت خودرو، آینده امیدوار کنندهای در هر دو هدف مدنظر برنامه هفتم در صنعت خودرو، متصور بود؟
یا به عنوان مثال دیگر، آیا عملکرد مقیمی در ایدرو به عنوان متولی صنعت خودرو، منطبق بر اهداف برنامه هفتم در صنعت خودرو مثل افزایش تولید خودرو یا افزایش کیفیت و استانداردسازی، همراه بوده یا بالعکس؟
آیا صرفا رسانهها باید به وظیفه روشنگری و مطالبهگری خود عمل کنند یا دستگاههای نظارتی نیز همچون گذشته به وظایف خود عمل میکنند و نتیجه آن را به اطلاع مردم میرسانند؟
همه این موارد در شرایطی رخ داده که با آغاز دولت چهاردهم، مردم انتظار تغییر روند مدیریتی در بخشهای مختلف صنعتی و اقتصادی را با استفاده از افراد کارشناس و متخصص داشتند نه افرادی که کارنامه ضعیف آنها در گذشته، گویای همه مسائل است و حتی نیازی به سوال و تحقیق ندارد.
این شرایط میطلبد که آقای رئیس جمهور برای صنعت و تولید کشور، تصمیمی جدی بگیرد و از یک طرف به قولهای خود در استفاده از کارشناسان و متخصصان واقعی در همه حوزهها، بخصوص حوزه صنعت عمل کند و از طرف دیگر از افرادی استفاده کند که با کارنامه کاری و عملکرد آنها، بتوان به آینده برنامه هفتم و تحقق آن امیدوار بود.
انتهای پیام///
علی برزگر
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.